ای عزیز ما

ای عزیز ما

سرمقاله

هفته‌نامهٔ شما | ۱۳۹۱/۴/۸
بسمه تعالی
در آستانهٔ میلاد منجی جهان قرار داریم؛ حضرت مهدی(عج) که ایشان را یوسف آل محمد(ع) نیز خوانده‌اند.
در این تشبیه، ظرافتی است که باید ابتدا نگاهی به داستان حضرت یوسف داشت. وقتی که برادران یوسف از جانب پدر که از آن‌ها خواسته بود راجع‌به یوسف(ع) کنکاش کنند، به مصر رفتند. ایشان آرزو کرد که خدا هر ۳ تاشان را برگرداند! یعنی یوسفی که مدعی بودند گرگ او را خورده، بنیامینی که اتهام سرقت به او زده شده و در مصر به بردگی کشیده شده است و فرزند بزرگ که در مصر مانده بود و می‌گفت: «من از مصر خارج نمی‌شوم تا سرنوشت بنیامین را روشن کنم، مگر پدر به من دستور بدهد یا خدا به من حکم کند». پدر به این‌ها فرموده است: «اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یوسُفَ وَ أَخِیهِ» بروید و ناامید نشوید، بروید و جویای حال یوسف و برادرش شوید! با کنایه، اسم فرزند بزرگش را نمی‌آورد، به خاطر اینکه او خودش تصمیم گرفته برای دفاع از برادر در مصر بماند، ولی پدر می‌گوید بروید و جدّی وضع یوسف و برادرش را پیگیری کنید!

کاملاً نشان می‌دهد انبیا امیدآفرینند و در جای ناامیدی، امید می‌آفرینند. آن‌ها این دفعه برای خرید گندم و آذوقه و علوفه، چیزی ندارند؛ یک مقدار کشک و پشم و صمغ گیاهی برداشتند و دیگر پول رایج مصر را نداشتند. آمدند و خدمت حضرت یوسف(ع) ایستادند و نمی‌دانستند او یوسف است، ولی می‌دانستند عزیز مصر است. با این حالت نزار این تعدادی از حسودان (برادران حسودی که نابودی یوسف را می‌خواستند) خطاب می‌کنند: «یا أَیهَا الْعَزِیزُ» ای عزیز مصر! «مَسَّنَا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ» ما و خانوادهٔ ما را سختی‌ و مشکلات فراگرفته است و چیزی نداشتیم بیاوریم، «وَ جِئْنَا بِبِضَاعَهٍ مُّزْجَاهٍ» ما بضاعت بی‌ارزشی را آورده‌ایم، اما می‌خواهیم تو از گذشته بیش‌تر به ما عنایت کنی، «فَأَوْفِ لَنَا الْکَیلَ» پیمانهٔ ما را پُرتر و وافی‌تر از گذشته مرحمت کنی، بر ما تصدّق کن، «وَ تصدّق عَلَینَآ إِنَّ اللّهَ یجْزِی الْمُتصدّقینَ» خداوند تصدّق‌کنندگان را جزا می‌دهد!

اینک حضرت خاتم‌الاوصیاء، موعودِ اُمم و منجی بشریّت به دلیل کارنامهٔ غیر مقبول امّت، در غیبت باقی است. ما نیز همچون برادران یوسف در مرحلهٔ نخست، بر خود جفا کرده‌ایم. جا دارد که ما نیز هنگامی که به امام زمان(عج) توسل می‌کنیم، در خدمت این آیه قرار بگیریم و به محضر مولی عرض کنیم: ای عزیز واقعی! ما، امّت و نظام‌مان را ضُرّ و مسکنت فرا گرفته است از ما کاری برنمی‌آید، ما چیزی نداریم و دست خالی آمده‌ایم، اما انتظار داریم تو عزیز به ما پیمانهٔ پر مرحمت کنی! امیدواریم تو به ما تصدّق کنی و خداوند تصدّق‌کنندگان را جزای خیر می‌دهد. دست خالی آمده‌ایم؛ چیزی نیاورده‌ایم. حتی برادران یوسف(ع) کشک و پشم برده بودند، اما ما دست خالی هستیم.

مولا! شرایط جهانی، شرایط منطقه‌ای و شرایط کشور اقتضا دارد که به ما تصدّق کنی، اقتضا دارد به این نایب بر حقّت، تصدّق کنی و ما را در این شرایط با تصدّق خودت به بهترین جایگاه برسانی. حضور تاریخی امّت در حساس‌ترین پیچ تاریخ جز با تابش الطاف کریمانهٔ امام عصر از پس ابرهای غیبت به نتیجه مطلوب نخواهد رسید و ما در کنار تلاش و کوششی که داریم، باید رخت نخوت و غرور و خودشیفتگی از تن به در آوریم و به یاد آوریم که فقیریم و چارهٔ ما در عنایت حضرت صاحب‌الامر است!

و چه نیکو مژده‌ای است این کلام مولا که: «همانا ما شما را بی‌سرپرست نگذاشته و مراعات‌تان را می‌کنیم و به یاد شما هستیم. اگر عنایات و توجهات ما نبود، مصائب و حوادث زندگی، شما را در بر می‌گرفت و دشمنان‌تان شما را از بین می‌بردند».

نظرتان را بنویسید

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید

فهرست مطالب