تبعید امام به ترکیه

روز سرنوشت‌ساز

سرمقاله

روزنامهٔ رسالت | ۱۳۶۸/۸/۱۱
بسمه تعالی
در شمارهٔ گذشته یادآور شدیم که در یوم‌الله ۱۳ آبان، سه رخداد به وقوع پیوست و مختصراً علل هر کدام را توضیح دادیم و از آنجا که رهبر عزیز انقلاب در سخنان دیروزشان هر سه واقعه را به روشنی بیان فرمودند و از همهٔ جوانان و نوجوانان خواستار شدند که اعتنای هوشیارانه نسبت به این رخدادها داشته باشند، توضیح بیش‌تر لازم نیست. لیکن دربارهٔ اولین واقعهٔ فراموش‌ناشدنی این روز که تبعید حضرت امام(ره) باشد، لازم است چند سؤال را مطرح کنیم و به پاسخ آن‌ها مبادرت ورزیم:
۱- چرا رژیم طاغوت، معظم‌له را تبعید نمود؟
۲- چه هدف‌هایی را از این حصر و تبعید، دنبال می‌کرد؟
۳- چرا محل تبعید را ترکیه انتخاب کرد؟
۴- آیا آمریکا و مزدورانش در ایران و ترکیه، به اهداف‌شان دست یافتند؟
۵- حضرت امام(ره) در موقع تبعیدشان در ترکیه، چه حرکتی را تعقیب می‌کردند؟
در پاسخ به سؤال اول باید گفت که حضرت امام برای مقابله با استبداد داخلی و استکبار منطقه‌ای و استکبار جهانی، شعارهایی را از متن اسلام برگزیده بودند که هم ملت ایران و هم ملت‌های اسلامی منطقه و هم مسلمانان جهان را به وظیفهٔ خویش آشنا می‌نمود.
برای بیداری بیش‌تر ملت مسلمانان ایران، می‌فرمودند: «اسلام باید حاکم شود، قرآن باید قانون باشد، رسول‌الله(ص) باید حکومت کند» که تأکید فراوان و پیگیری و تصمیم جدّی معظم‌له سبب شد که آرام‌آرام ملت غیور و آگاه ایران، خود را برای مبارزه‌ای چشم‌گیر، آماده سازد و نظام رهبری را در سطحی گسترده، تحقق بخشد.
در مورد شعار دوم، مقابلهٔ جدّی ایشان با صهیونیست‌های منطقه بود که می‌کوشیدند، ملت‌های مسلمان را نسبت به غدهٔ سرطانی رژیم اشغالگر قدس، توجه دهند و لذا می‌فرمودند: «با اینکه همهٔ ما به خدای یگانه و قیامت اعتقاد داریم و پیامبرمان یکی و قرآن کتاب همگی ماست، این همه تفرقه برای چیست؟ ما چند صد میلیون مسلمان، چرا باید از چند میلیون یهودی منحرف در عذاب باشیم؟ چرا نباید فکری جدّی بکنیم؟»
و در مورد مقابله با استکبار جهانی و برای وحدت همهٔ مسلمین جهان، می‌فرمودند: «من دست همهٔ برادران مسلمان در اقصی‌نقاط عالم را به گرمی می‌فشارم».
حضرت امام در روز ۴ آبان ۱۳۴۳ که مصادف با ولادت مهرگستر حضرت زهرا(س) بود، در منزل‌شان که از جمعیت موج می‌زد، مخالفت جدّی خود را با مصونیت‌دادن به مستشاران نظامی آمریکا اعلام نمودند و با صراحت فرمودند: «رئیس جمهور آمریکا بداند که منفورترین آدم‌ها در نزد ملت شریف ایران است!»
پس امام(قدس‌سره) با طرح شعار اول، مقابله با دیکتاتوری و خودسری و خودکامگی طاغوت کشور، یعنی محمدرضای خائن را آغاز فرمودند. و با طرح شعار دوم، مقابله با غاصبان فلسطینی و جبّاران اسرائیلی را مطرح فرمودند. و با طرح شعار سوم، هویت پوچ و بی‌ارزش سلطه‌جویان جهانی و استکبار عالمی به‌ویژه آمریکای جهان‌خوار را معرفی نمودند. و انصافاً با طرح این شعارهای جامعه‌ساز، «اسلام باید حاکم شود، قرآن باید قانون باشد، رسول‌الله(ص) باید حکومت کند»، اولاً، عفریت وهم و ترس را کشتند و ثانیاً مردم مسلمان ایران و دیگر مسلمانان جهان را به هویت الهی و اسلامی و انسانی‌شان آگاه‌تر نمودند.
طبیعی است که در مقابل این نغمهٔ انسان‌ساز و بیدارگری، طاغوت ناپاک به خود بلرزد و موقعیت سلطه‌جویانهٔ خود را در مخاطره ببیند و بخواهد با تبعید حضرت امام، هم خیال خود را آسوده سازد و هم خیال اربابانش را.
پس با توضیح در مورد سؤال اول، پاسخ سؤال دوم نیز روشن می‌گردد، زیرا هدف‌هایی را که شاه خائن از تبعید حضرت امام داشت، چیزی جز حفظ و نگه‌داری سلطنت جابران خود و بازگذاشتن دست غارتگران بین‌المللی و در رأس آن‌ها، آمریکای جهان‌خوار نبود. اما اینکه در آغاز، ترکیه را به‌عنوان تبعیدگاه امام برگزیدند، این بود که حکومت آن روز ترکیه، هم‌عهد و هم‌پیمان شاه بود و هر دو بر سر یک آخور که سردمداران جهانی برای آن‌ها ایجاد کرده بودند، می‌چریدند. لذا آن‌ها فکر کردند که بهتر از هر جای دیگر، می‌توانند حرکت‌های حضرت امام را کنترل کنند و ایشان را در محاصره قرار دهند. از این‌روی معظم‌له را به شهر «بورسا» که یک شهر ساحلی و کم رفت‌و‌آمد بود، آن هم در منزلی که مربوط به پلیس امنیتی ترکیه بود، منتقل نمودند و با تمام قوا، تحت نظر گرفتند.
اما در مورد سؤال چهارم: آیا مزدوران آمریکا در ایران و ترکیهٔ آن روز، واقعاً به اهداف‌شان دست یافتند؟
بی‌تردید باید گفت اگرچه آن‌ها می‌خواستند با ابزار و وسایل مادی و نقشه‌های شیطانی خویش، نور خدا را خاموش سازند و روح خدا را از کالبد مسلمانان بیرون کنند، لیکن ارادهٔ خدای بزرگ، برتر از هر اراده‌ای است و لذا نورش را با نیروی معنوی ایمان ملت ایران به تمام و کمال رساند و حرکت امّت و امامت را جایگزین هر حرکت دیگری ساخت. آن‌ها نه اینکه بر اهداف و مقاصد شیطانی‌شان دست نیافتند، بلکه ارادهٔ خدای بزرگ، فصل نوین و حرکت‌بخشی را در تاریخ جهانی به‌ویژه در تاریخ ایران اسلامی گشود که مسیر حرکت مسلمانان را برای آینده نیز ترسیم کرد.
ادامه دارد…

نظرتان را بنویسید

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید

فهرست مطالب