asgaroladi preloading image

نامه سوم عسگراولادی

نامه سوم عسگراولادی

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر محمدرضا خاتمی
دبیرکل محترم حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی

سلام علیکم
با آرزوی توفیق بیشتر جنابعالی و اعضاء شورای مرکزی در خدمت بهتر به نظام مقدس و مردم خوبمان.
احتراما تأخیر ارادی در پاسخ جنابعالی به نامه دوم اینجانب که چند هفته به طول انجامید موجب گردید در ۱۶ شهریور ۱۳۸۱ نامه سوم برای شما نوشته شود. پیش‌نویس آماده شده بود که نامه حضرتعالی در بعد از ظهر ۱۶ شهریور ۱۳۸۱ واصل گردید. از اینکه پاسخ مفصلی داده‌اید تشکر دارم.
نامه شما به اطلاع اعضای محترم شورای مرکزی مؤتلفه اسلامی رسانده شد آنها نیز به واکنش شما دوستان، نظر مثبت و مساعد داشتند و با ادامه گفت‌وگو موافق بودند.

نامه اول با هدف تجربه گام اول در «تعامل» با حزب شما که مسئولیت در برابر مردم دارد نوشته شده. با پاسخ شما معلوم شد که در تعامل بین دو حزب مؤثر مشکلی نداریم و این تعامل را می‌توان به‌جانب کمال به‌پیش برد؛ ان‌شاءالله.
نامه دوم با هدف «تفاهم» نگاشته شد چراکه در تعامل، باید به تفاهم در دیدگاه‌ها و برداشت‌ها و برنامه‌ها رسید. بدون آنکه به‌قول شما «به دنبال تغییر فکر همدیگر باشیم.»
برای تفاهم، دیدگاه خود و یاران را درباره محورهای اساسی ازجمله مردم، ولایت فقیه، محوریت قانون اساسی، رفراندم، اصلاحات و… به‌طور فشرده بیان نمودم تا در هرکدام با هم «فهم مشترک» داشتیم گام سوم را برداریم و در هرکدام اختلاف در فهم مفاهیم داشتیم در جهت رسیدن به فهم مشترک اقدام نماییم.
نامه دوم شما برخلاف نامه اول‌تان در برخی از این محورها به شفافیت نزدیک شده است ولی امروز جامعه برای دانستن تفکر و دیدگاه‌ها و مواضع هر تشکل و شخصیت سیاسی در جهت تصمیم‌گیری مردمی، نیاز به شفافیت کامل در مواضع هر تشکل و شخص دارد.

ان‌شاءالله در پاسخ به نامه دوم شما، نکاتی را که مبهم گذاشته‌اید و یا از دیدگاه‌های ما، اطلاع لازم در اختیار شما نبوده در حد میسور، با همان هدف تفاهم مطرح خواهد شد، تا به یاری خداوند متعال در تعامل و تفاهمی سازنده به مردم اطمینان بدهیم که به آراء آنها احترام گذاشته و با روشنگری درباره مواضع خودمان آنها را در انتخاب آزاد همراهی می‌کنیم.
البته با اینکه در جای‌جای نامه، بنده را سفارش به پرهیز از «ذهن‌خوانی»، «سوءظن» و «پیش‌داوری» کرده‌اید ضمن تشکر از این توصیه، امید دارم مواردی که در نامه سوم شما تحت‌تاثیر همین ذهن‌خوانی و سوءظن و پیش‌داوری وجود دارد تبیین کنم و متقابلا شما را نیز به رعایت دقیق همین سفارش خودتان توصیه نمایم.
از این جهت برای این نوع پاسخ و نیز پاسخ علمی و عقلی به مباحثی چون سکولاریسم، سکولاریزاسیون، جدایی نهاد دین از سیاست با جلوگیری از ادغام دین در دولت و… که نیازمند فرصتی مناسب بود ان‌شاءالله در روزهای آینده پاسخ آن نامه را خواهم داد. لکن برای برداشتن گام سوم از این نامه‌نگاری‌ها، که اقدام به «تشریک مساعی» در حل مشکلات و دردها و خواست‌های مردم است این نامه را تقدیم می‌دارم. به امید آنکه شما که در نامه خود بر خواست‌های مردم تاکید کرده‌اید پیشنهاد «تشریک مساعی» ما را با دید مساعد بنگرید تا به دور از جنجال‌های سیاسی برای مردم کاری صورت گیرد.

جناب آقای محمدرضا خاتمی
اجازه بدهید این گام سوم را در استمرار تعامل و تفاهم به‌سوی «تشریک مساعی برای حل مشکلات مردم» برداریم و فارغ از سلیقه‌های سیاسی و حزبی و جناحی، در هر موردی از مشکلات مردم بر اساس منافع و مصالح ملت با یکدیگر تشریک مساعی کنیم. به نظر بنده موارد زیر مسائلی هستند که می‌توانیم درباره هرکدام به نقاط مشترک دست یابیم:

۱. دفاع از اسلام ناب محمدی(ص) همان‌طور که امام خمینی(ره) تبیین فرموده است.
رئیس‌جمهور محترم نیز در مصاحبه اخیر خود از جفای سکولارهای دین‌ستیز سخن گفتند و شما در نامه خود از اینکه نسل سوم باید از اسلام آگاهی‌های خوبی داشته باشد یاد کرده‌اید.
قانون اساسی نیز وظیفه پاسداری از دین و دین‌آموزی صحیح را بر ما و شما تکلیف کرده است.
ما با شما می‌توانیم در چاره برای دین‌ستیزی سکولاریستی با راهکارهای فرهنگی و حقوقی و بحث‌های نظری و روشنگرانه تشریک مساعی کرده و آنها را بررسی و عملیاتی نماییم.

۲. اصلاحات اقتصادی؛
این اصلاحات مورد تاکید جدی رهبر معظم انقلاب و ریاست محترم جمهوری در همین مصاحبه اخیر است که گفتند «من روی اصلاحات اقتصادی ایستاده‌ام و مسئله اصلی کشور مسائل معیشتی و اقتصادی مردم است»
ما با شما در این حوزه احتمالا فاصله کمتری را داشته باشیم و می‌توانیم به راهکارهای مشترک درباره اشتغال، مشارکت مردم در سرمایه‌گذاری و کار و تولید و توزیع و مصرف برسیم و با ارائه آنها به مسئولان و مجریان و حمایت خود و همه جناح‌ها و تشکل‌های کشور، این معضل بزرگ جامعه و خواست مهم مردم را حل بنماییم.
مشارکت دادن واقعی مردم در امر اقتصاد – همانگونه که امام خمینی(ره) نظر داشت – با مکانیزم‌های دقیق حقوقی و دقت‌های فقهی و اسلامی راه تولید انبوه و روابط عادلانه اقتصادی را باز می‌کند که کمترین ثمره آن، تلاش در رفع بیکاری و ایجاد اشتغال مولد است.
هم‌اکنون با میلیاردها دلار درآمد ارزی و منابع زمینی و زیرزمینی عظیم و نیروی انسانی فراوان چندان مشکلی در باز کردن راه تولید نیست. کافی است سیاست‌های عملی و کارساز ارائه شوند، موانع سر راه برداشته شوند، محدودیت‌ها و سدهایی که برای مردم امکان حضور و سرمایه‌گذاری در کشاورزی، صنعت، خدمات، صادرات غیرنفتی را کم کرده‌اند باز شوند و مدیران و متخصصان توانا و مجرب بر مسئولیت‌ها گمارده شوند تا شکوفایی‌ها پدید آیند.
تردید نیست که به‌زودی کشور دارای ۱۰۰ میلیون نفر جمعیت می‌شود که تأمین حداقل نیازهای آنان نیازمند تشریک مساعی همگانی و راهکارهای صحیح و مدیریت توانمند است.

۳. در امور سیاسی؛
می‌توان درباره بحران ناکارآمدی که در بیانیه حزب شما بود و درباره چند مسئله مهم دیگر، به بررسی و تحقیق و تحلیل و چاره‌اندیشی بنشینیم مانند قانون انتخابات، جرم سیاسی، وظایف یا اختیارات ریاست جمهوری، نظارت استصوابی و استطلاعی، جایگاه مصلحت و مجمع تشخیص مصلحت نظام، ساختار اداری و موارد دیگری که خارج از نیازهای سیاسی کلان جامعه و بیرون از حوصله ما و شما نیستند، کاستن از جنجال‌های تصنعی و غوغاسالاری‌های سیاسی و جنگ‌های روانی بی‌حاصل و راهکارهای اظهارنظر آزادانه و همه‌جانبه – با مراقبت از سوءاستفاده‌های بیگانگان و عوامل آنها – و حضور گسترده مردم در همه صحنه‌ها از دیگر مسائلی است که امکان تشریک مساعی در آنها وجود دارد.
مسلما دغدغه‌های همه ما برای صیانت از حقوق مردم در قلمروهای یادشده برای دو طرف قابل درک است.

۴. در امور اجتماعی؛
انبوهی از مشکلات اجتماعی هستند که برای همه خطیر هستند و راه برای تشریک مساعی کاملا باز است. مانند مبارزه با اعتیاد، بی‌بندوباری اخلاقی و ناهنجارهای اجتماعی، مسئله زنان و معضلاتی چون طلاق و یا مشکلات اقتصادی آنها پس از طلاق، ازدواج جوانان، اثرات اجتماعی نامطلوبی که تورم و گرانی‌های بلاجهت در جامعه باقی می‌گذارند…

۵. مسائل فرهنگی؛
چالش‌های جدی و ضرورت نواندیشی و اندیشه‌های متعالی جدید بر اساس اسلام پس از فروپاشی مکاتب کمونیسم و لیبرالیسم، آشنایی و شناخت نسل جوان درباره اسلام و پرچم‌داری مستقل علمی در جهان معاصر، مطبوعات و راهکارها برای محیط باز و سالم رسانه‌ای، به دور از بدآموزی‌های وارداتی و یا هرج‌ومرج اخلاقی سوءاستفاده‌گران و مشکل بزرگ اشتغال برای دانش‌آموختگان و معضل فرار مغزها یا به عبارت بهتر مهاجرت مغزها از جمله مسائلی است که نمی‌توان با ساده‌انگاری و یا ساده‌سازی با آن روبرو شد.
اینها بخشی از مسائل فرهنگی هستند که تشریک مساعی ما و شما در رفع آنها موجب رفع هر اندازه از مشکلات و افزایش بازدهی مثبت فرهنگی بشود غنیمت است.
از آنجا که دشمنان اسلام و انقلاب و استقلال ایران بر کار مخرب فرهنگی بیش از سایر امور تمرکز دارند، صیانت از مرزهای فکری و ایدئولوژیک و شناخت روش‌های تخریبی دشمن که ضد فرهنگ با پوشش کار فرهنگی اقدام می‌کنند، نقطه دیگری است که می‌تواند مشارکت جدی ما و شما را فراهم آورد.

جناب آقای محمدرضا خاتمی
به نظر بنده ما و شما در هر سطحی می‌توانیم نسبت به این محورها و مقولات تشریک مساعی داشته باشیم.
بدون‌شک پاسخ شما به تقاضای ما در تشریک مساعی، سطح جدیدی از روابط دو حزب درون نظام را رقم خواهد زد که نفع آن بیش از مجادلات بیهوده‌ای است که فعلا در سطح بسیاری از جراید جریان دارد و البته این تشریک مساعی و تعامل و تفاهم می‌تواند سایر تشکل‌ها و جناح‌های سیاسی را نیز فراگیرد. ما و شما جای هیچ گفت‌وگو یا مکاتبه یا تعامل را برای سایر جناح‌ها و گروه‌ها و اشخاص تنگ نکرده و نخواهیم کرد.
مؤتلفه اسلامی به‌عنوان یک تشکل که سابقه ۴ دهه خدمت دارد، وظیفه خود می‌داند با امکانات محدودش، در حد توان به‌عنوان یکی از تشکل‌های رسمی کشور در مسیر تعامل و تفاهم و تشریک مساعی برای حل مشکلات نظام و کشور و مردم – به دور از تنش‌زایی – گام بردارد.
ما معتقدیم عمل به این پیشنهاد خواست رهبری معظم – در توصیه به وفاق – خواست مردم در رفع مشکلات و خواست مسئولان اصلی اداره کشور به‌ویژه رئیس‌جمهور است و عنایات خداوند متعال نیز در پی این تشریک مساعی است.
امیدوارم ما و شما با نیت خیری که داریم در گام زدن در مسیر «تشریک مساعی» هم پاسخگوی ملت در این دنیا و هم پاسخگوی خداوند متعال در روز قیامت باشیم.
و من الله التوفیق

حبیب‌الله عسگراولادی
دبیرکل جمعیت مؤتلفه اسلامی

۱۸ شهریور ۱۳۸۱

قسمت قبلی
نامه دوم محمدرضا خاتمی

نظرتان را بنویسید

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید

فهرست مطالب