۱. حبیبالله عسکراولادی یک چهرهٔ آشنا در سپهر سیاست ایران است. نقش او و یارانش در همراهی با نهضت اسلامی امام خمینی(ره) تعیینکننده است.
یک دهه از فقدان او میگذرد، اما یاد او همچنان در خاطرهٔ انقلابیون باقی مانده است. نام عسکراولادی در دههٔ ۴۰ پس از اعدام انقلابی حسنعلی منصور نخستوزیر بهاییمسلک و صهیونیستیصفت شاه خائن بر سر زبانها افتاد. او و همرزمان و همراهانش در پدیداری قیام تاریخی ۱۵ خرداد بهعنوان یک بازوی سازماندهیشدهٔ امام(ره) عمل کردند.
پس از انقلاب اسلامی سمتهای گوناگون از سوی امام(ره) به او سپرده شد. مهمترین آن مسئولیتهای کلیدی پذیرفتهشده در کمیتهٔ امداد امام خمینی(ره)، بنیاد مستضعفان و… بود. او از سوی دولت وقت بهعنوان وزیر بازرگانی انجام وظیفه کرد. همچنین از سوی مردم دو دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی را به عهده داشت.
۲. عسکراولادی در کسوت دبیرکلی حزب مؤتلفهٔ اسلامی و نیز جبههٔ پیروان خط امام و رهبری بهعنوان یکی از علمداران سیاسی کشور شناخته میشد. او و یارانش خودشان را چشم و گوش نظام و رهبری میدانستند. یادم میآید یکوقتی به من میگفت در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی که نامش در فهرست نیروهای خط امام(ره) بود به نفع یکی کنار رفت. به مناسبتی که خدمت امام شرفیاب شده بود، امام(ره) از او گله کرده بود که چرا خود را از لیست حذف کرده است، امام(ره) گفته بود: «من گفتم شما در لیست باشید». از این بیان امام معلوم بود که غیرازآنکه عسکراولادی خود را چشم و گوش رهبری میدانست، رهبری هم این شأن را برای او قائل بود.
حبیبالله عسکراولادی از اصحاب سرّ امام(ره) بود. در لایههای مشورتی حرف او مسموع بود.
۳. این روزها شاهد پیروزی شگفتانگیز مقاومت علیه رژیم غاصب صهیونیستی هستیم. عسکراولادی مواضع صریح و روشن و شجاعانهای علیه رژیم صهیونیستی داشت. او معتقد بود امام(ره) رژیم صهیونیستی را مانع اصلی اسلامی شدن ایران، جهان اسلام و مانع جدی اسلامی شدن جهان در آستانهٔ حضور حضرت مهدی(عج) میدانست، لذا دراینخصوص هوشمندی حیرتانگیزی داشت.
او معتقد بود ریشهٔ اختلافات جناحهای سیاسی در داخل به فعالیت سرویسهای موساد سیا و امآی۶ انگلیس بر میگردد، لذا برای همگرایی نیروهای خط امام(ره) در جهت وحدت ملی و انسجام اسلامی تلاش میکرد. نامههای او به سران مجمع روحانیون مبارز و سران بهاصطلاح اصلاحات و روشنگری دراینخصوص نشان میداد به این موضوع عمیقاً حساس است. ردپای دشمن در ضربه به وحدت ملی را دنبال میکرد و در وقت مقتضی با آن مقابله میکرد.
۴. او از شاگردان برجستهٔ آیتالله حقشناس بود و در سلوک روحی و اخلاقی و حتی در حوزهٔ سیاست در این مسیر گام بر میداشت. معمولاً در جلسات بههربهانهای از وی یاد میکرد.
آیتالله حقشناس در مورد تشخیص اعلم معتقد بود باید دید «عَلَم» در دست کیست، لذا عسکراولادی پسازانقلاب وقتی «عَلَم» انقلاب را در دست بهشتی و خامنهای و باهنر دید، با تمامی یاران حزب مؤتلفهٔ اسلامی به حزب جمهوری اسلامی پیوست. پس از انحلال حزب با کسب اجازه از امام(ره) دوباره حزب را احیاء کرد. اما همواره به علمداری روحانیت مبارز و جامعهٔ مدرسین در سپهر سیاست ایران احترام میگذاشت و سعی میکرد حزب را ذیل رهبری حضرات مدیریت و رهبری کند، لذا او و حزب مؤتلفهٔ اسلامی یک پای ستون همگرایی وحدت و ائتلاف بود.
۵. آموزههای سیاسی او بر ذهن بسیاری از مدیران کشور و رهبران احزاب و گروههای رجال سیاسی کشور هنوز وجود دارد. او در مدت حیات پربرکتش مدیران زیادی را تربیت کرد و جوانان بسیاری را در خط امام و رهبری آموزش داد. امروز آنان منشاء برکات زیادی در مدیریت جامعهٔ ما در سراسر کشور هستند.
۶. روزنامهٔ رسالت یکی از یادگارهای گرانسنگ او در شمار مطبوعات برجستهٔ کشور است. از آن زمان که او و یارانش تصمیم گرفتند یک گفتمان سیاسی متفاوت از دولت وقت داشته باشند، «رسالت» را تأسیس کردند. عسکراولادی بهعنوان یک روزنامهنگار حرفهای در رسالت سرمقاله نوشت، مصاحبه کرد و در هدایت تحریریهٔ رسالت با حضور مداوم در هیئتامنای رسالت این نقش را به نیکی انجام داد.
او تا آخرین روزهای حیاتش بر این نقش اصرار داشت و در جلسات رسالت بهطور منظم شرکت می کرد.
یادش گرامی و راهش پررهرو باد.