امامت

امامت

سیاسی

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أولاده المعصومین(صلوات الله علیهم اجمعین)»
عید سعید غدیر که مبداء تاریخ امامت و منشاء کمال دین و اتمام نعمت خداوندی است، در طول ۱۴ قرن تاریخ اسلام، پیوسته منبع نور و منشاء حرکت و رویش و توفیق بوده است. این تابشگاه نور، بزرگ‌ترین دانشگاهی بوده است که الهام‌گیرندگان از قرآن و عترت، پیوسته به فراگیری و آگاهی در آن می‌پرداختند و از معارف و علوم جاودانهٔ آن تغذیه می‌شدند.
امامت در فرهنگ ناب و خالص محمدی(ص) که از خود آن حضرت و عترت پاکش تعریف شده است، عبارت است از پذیرش مرکزیت در اسلام و تمرکز مسلمانانی که حاکمیت اسلام را حول محور امامت می‌خواهند. چنانچه در تفاسیر اسلام‌شناسان بزرگ آمده است، امامت کمال دین و اتمام نعمت است و اسلام انسان‌هایی است که ولایت امام معصوم را پذیرا شده‌اند و به آیهٔ ۳ سورهٔ مائده که پس از معرفی علی(ع) به امامت نازل شده است، تکیه دارند، «…الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینا».
پس کسی نمی‌تواند اسلام و حاکمیت اسلام را بخواهد، ولی در مسئلهٔ امامت سرگردان باشد و هر روز به جانبی گرایش پیدا کند و به این در و آن در بزند.
بنا بر نقل بسیاری از احادیث تفسیری شیعه و سنی، قرآن کریم تبلیغ امامت و ولایت علی(ع) را چنان با تأکید از حضرت رسول(ص) خواسته که به آن بزرگوار فرموده است: اگر امامت را تبلیغ نکنی و امام را معرفی نفرمایی، رسالت خداوند را به انجام نرسانده‌ای! در سورهٔ مائده آیهٔ ۶۷ می‌خوانیم: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ…» و در احادیث فراوان آمده است که «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّه».
پس بی‌شک امامت ادامهٔ نبوّت و امام، وصیّ رسول و پیشوای امّت است و اگر امامت تبلیغ نشود، رسالت هم تبلیغ نشده است و با معرفی امام، دین کامل شده و نعمت رسالت به اتمام رسیده و چنین دینی که با وجود امام تداوم می‌یابد، مورد رضای پروردگار است. و لذا هر کس امام زمانش را نشناسد، همانند مرداری در جاهلیت جان باخته است.
به‌یقین امامتی که چنین جایگاه و اعتباری دارد، در زمان غیبت امام معصوم(ع) هم مرکزیتی لازم دارد که مسلمانان بر محور او متمرکز شوند. پس بی‌شک هیچ‌گاه زمین برای اسلام‌خواهان، خالی از مرکزیت ولایت نیست؛ خواه ولایت رسول(ص) به اصالت باشد و خواه ولایت امام معصوم(ع) به وصایت و امامت و خواه ولایت فقیه عادل عالم به نیابت از جانب امام معصوم(ع).
اما در این شرایط که فقیهی عادل و صالح ولایت دارد و مردم بارها همانند روز غدیر، ولایتش را به جان پذیرفته‌اند و با او بیعت نموده‌اند، چگونه باز هم کسانی پیدا می‌شوند که خود را اسلام‌خواه می‌دانند و اسلام را برای حاکمیّت جهانی قبول دارند و حکومت جهانی واحد را تنها در پرتو فروغ اسلام ممکن می‌شناسند و مخصوصاً دشمنان اسلام و ولایت را هم این‌چنین مجتمع و یکپارچه می‌بینند، ولی باز به این در و آن در می‌زنند و در حال شک و تردید و دودلی به‌سر می‌برند؟!

نظرتان را بنویسید

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید

فهرست مطالب