فدایی مردم

فدایی مردم

اختصاصی

رئیس دادگاه
خطاب به متهم ردیف چهارم، محمدصادق امانی همدانی، به عنوان آخرین دفاع، هرگونه مطالبی که به حال خود مفید تشخیص می‌دهید، بیان کنید!

محمدصادق امانی
بسم الله الرحمن الرحیم…

– لایحه را مرقوم فرمودید؟
– بله!
– چند برگ است؟
– سه صفحه.
– سه صفحه، در یک برگ؟
– بله!
– پس قرائت بفرمایید! بعد از قرائت هم امضا بفرمایید، اسم‌تان هم زیرش مرقوم بفرمایید، بدهید به منشی که ضمیمهٔ پرونده کند.
– چشم!
– بفرمایید!

محمدصادق امانی
بسم الله الرحمن الرحیم
محترماً به عرض می‌رسد، چون در جریان محاکمهٔ چندروزه، حقایق کاملاً روشن شده و جای ابهامی باقی نمانده که دفاع مفصّل به عمل آید، لذا با رعایت حداکثر اختصار، نکاتی چند را یادآور می‌شود.

برای تطبیق اتهامات با متهمین، رسیدگی به چند موضوع برای هیئت محترم دادگاه، ضروری است:
اول اینکه متهمین جزء چه طبقه‌ای از مردم هستند؟ و دیگر اینکه انگیزهٔ ایشان چیست؟ و چه هدفی را دنبال کرده‌اند؟

با یک نگاه سطحی به این قیافه‌ها و رسیدگی جزئی به شغل و سوابق فکری و عقیدتی ایشان، جواب هر سه مورد، بدیهی و روشن است.

اینجانب که یکی از متهمین هستم، مدت ۲۰ سال در قلب اصیل‌ترین طبقات اجتماع زندگی کرده، با هزاران نفر معاشرت و آمیزش داشتم و کوچک‌ترین اثری که حاکی از سوءاخلاق باشد، از خود باقی نگذاشته و جزء مردم بی‌آزار و آرام بوده‌ام. و چون پرورشم در یک محیط دینی و اخلاقی بوده و ضمناً از یک زندگی پُرآسایش بهره‌مند بوده‌ام، انگیزه و محرکی جز دین نمی‌توانسته در من تأثیر داشته باشد، زیرا تنها علاقهٔ به دین و هدف‌های بزرگ معنوی‌ست که می‌تواند کسی را از آشیان امن خود بیرون کشیده، با دلی آرام، تسلیم مرگ و فدای اجتماع کند. تنها علاقه به دین و هدف‌های بزرگ معنوی‌ست که می‌تواند کسی را از آشیان امن خود بیرون کشیده، با دلی آرام، تسلیم مرگ و فدای اجتماع کند. و این نوع فکر، با هرج‌و‌مرج‌طلبی و برهم‌زدن اساس حکومت، فاصله‌ای بسیار دارد!

فدایی مردم
ما تنها وظیفه داشتیم نه به کسی نسبت ناروایی دهیم و نه نسبتی را به ناروا بپذیریم که این کار را تا کنون به نحواحسن انجام داده و نزد خدای خود روسفید هستیم.

برهم‌زدن اساس حکومت چه سودی می‌تواند برای ما داشته باشد؟ آیا با کدام نیرو می‌خواستیم این کار را بکنیم؟ و چه سنخیّتی این کار با ما دارد؟ نه ما اهل آن بوده و نه فکر آن را کرده‌ایم و نه اصولاً از قانون اساسی و بنیان موجود، عدم رضایتی احساس می‌کنیم؛ نارضایتی‌ها از طرز رفتار مجریان قانون است! طبقات مردم حق‌های مشروعی دارند که اگر به آن نرسیدند، خودبه‌خود به راه غیر طبیعی کشیده خواهند شد؛ گرچه این راه مخالف فطرت ایشان باشد.

دین رسمی کشور ما اسلام است؛ علمای اعلام و مراجع تقلید، حق نظارت بر قوانین را دارند و این خود، بزرگ‌ترین مقام و حق قانونی است و حق هم همین است! زیرا ایشان پیشوای روحانی عموم مسلمین هستند، تا آنجا که خودِ جناب آقای دادستان هم فرمودند: «من در برابر آنان سر تعطیم فرود می‌آورم!»

آیا سزاوار است اگر همین مراجع خواستند از کوچک‌ترین حق یک فرد عادی -که تذکر خیرخواهانه به دولت است- استفاده کند، ایشان را از زادگاه و وطن و آغوش مردم مسلمان دور و مهجور کنند و هزاران هزار نفر به جُرم پخش و نشر این تذکرات، به زندان اندازند؟

چون مطالب کراراً گفته شده، از تکرار و تضییع وقت دادگاه خودداری می‌کنم. البته همین مطالبی که در من تأثیر داشته، در همین اجتماع، در افرادی مانند آقای محمد بخارایی و رفقایش هم تأثیر داشته، منتهی نسبت به اشخاص، هر اثری کم‌و‌بیش دارد.

اینکه اینجانب را متهم می‌نمایید که در مدت یک ماه، آقایان بخارایی و رفقایش را تحریک کرده‌ام، آیا این کار اصلاً شدنی‌ست که در این مدت کوتاه کسی مانند من، چنین اثر عمیق و ریشه‌داری در دیگری بکند؟! و آیا دلایلی حسی و اقراری موجود است یا ضد آن کاملاً مشهود و ثابت است؟ آری، محیط را تحریک‌آمیز کرده‌اند!

علت اصراری که در دخالت‌دادن اینجانب در بعضی از قسمت‌های نوار و قطعنامه می‌شود، چیست؟ گزارش شهربانی و پرونده که خود حاکی‌ست، من آقایان را از قصد اولیهٔ خودشان با دلایل روشن و عقلی، منصرف کرده‌ام و اصرار داشتم نام فردی برده نشود، کوچک‌ترین دلیلی هم از هیچ نظر بر ضد آن نیست!

آیا منظور، تنها اقرارگرفتن و صرف‌نظر‌ کردن از واقعیت‌هاست؟ که در این صورت من حاضرم کاغذ سفیدی را امضا کنم؛ هرچه می‌خواهید بالای آن بنویسید! و در غیر این صورت، قدری به واقعیت کار ما توجه بفرمایید!

راجع‌به «پیمان خون»، باید عرض کنم که من این کلام را برای اولین بار در دادگاه شنیده‌ام! چرا در بازجویی از من نپرسیدند، تا تکذیب کنم؟ اصولاً از این مطلب بی‌خبرم که جریان چه بوده.

به هر صورت، قضاوت کلیهٔ امور با هیئت محترم دادگاه است. ما تنها وظیفه داشتیم نه به کسی نسبت ناروایی دهیم و نه نسبتی را به ناروا بپذیریم که این کار را تا کنون به نحواحسن انجام داده و نزد خدای خود روسفید هستیم.

رئیس دادگاه
امضا بفرمایید؛ اسم‌تان هم بنویسید! بدهید به منشی که ضمیمهٔ پرونده شود.

فدایی مردم
تنها علاقهٔ به دین و هدف‌های بزرگ معنوی‌ست که می‌تواند کسی را از آشیان امن خود بیرون کشیده، با دلی آرام، تسلیم مرگ و فدای اجتماع کند.

نظرتان را بنویسید

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید

فهرست مطالب