asgaroladi preloading image

نامه اول عسگراولادی

دبیرکل جمعیت مؤتلفه اسلامی

نامه اول عسگراولادی

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر محمدرضا خاتمی

دبیرکل محترم حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی

سلام علیکم

از خداوند متعال مسئلت داریم کنگره سوم حزب مشارکت، موجب توفیق در خدمت به نظام جمهوری اسلامی و مردم ایران باشد و دبیرکل و اعضای شورای جدید مرکزی بتوانند خالصانه بر محور قانون‌اساسی و ولایت‌فقیه عادل و منافع و مصالح ملی، آرمان‌های امام راحل (ره) و ولی‌فقیه زمان و خواست‌های مردم خداخواه فعالیت حزبی شایسته‌تر داشته باشند.

ما ضمن آرزوی توفیق خدمت شایسته‌تر برای همه دوستان، از باب تعامل و تفاهم بین احزاب رسمی کشور نکاتی چند را تقدیم و امیدواریم با حسن‌ظن مورد عنایت قرار دهند تا انشاءالله هـمـه تشکل‌های خودی بتوانند وحدت ملی را پاس بدارند و به محورهای چهارگانه‌ای که مقام معظم رهبری تعیین فرموده‌اند (یعنی: اسلام، نظام جمهوری اسلامی، خط امام و ولایت فقیه) وفاق ملی بایسته را داشته باشند.

جناب آقای دکتر خاتمی، دوستان دیگر در حزب مشارکت!

همه ما در مقطع حساسی از تاریخ ملت ایران به‌سرمی‌بریم، درک صحیح از شرایط این مقطع، در گفتمانی مستدل و شفاف به ما می‌آموزد که چگونه قادر خواهیم بود از این مقطع، با عزت و افتخار عبور کرده و راه آینده‌مان را ترسیم نماییم.

۱. هیأت حاکمه آمریکا به‌علت فروپاشی تدریجی لیبرال دموکراسی در حال گذار به استبداد خشن نظامی و مداخله در امور سایر کشورهاست.

بیانیه بوش درباره ایران، نمونه دیگری از آن دوره گذار است که بی‌شک بحران اقتصادی، یکی از نتایج همین سیاست‌های غلط است.

۲. منطقه خاورمیانه دست‌خوش مداخلات خارجی و ناامنی‌هاست. در عراق، افغانستان، ترکیه، سوریه ،پاکستان، هند، تحولات اساسی در حال شکل‌گیری و شکل‌دهی جدیدی است.

ایران اسلامی در این میان به‌عنوان کشوری مستقل و دارای سیاست استقلالی شفاف، ولی مورد تهدید و تهاجم است.

در مقابل این تهدیدات و تهاجمات و مشکلات فراوانی که کشور بدان دچار شده است و چاره آن حفظ وحدت ملی و پیوند مستحکم بین مردم و رهبری و مسئولان است، اخیرا مواضعی از آن حزب و سران و ارگان آن از قبیل فروپاشی اجتماعی، خروج از حاکمیت، بن‌بست اصلاحات، رفراندم، … مشاهده می‌شود که نگران‌کننده است. برای مثال در روزنامه نوروز که ارگان حزب شما می‌باشد چاپ جانبدارانه نامه جناب آقای سیدجلال‌الدین طاهری، که در آن به امام راحل (ره) نظام و انقلاب و مردم و رهبری معظم جفا شده بود و سپس نوروز به مسخره کردن اطلاعیه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی پرداخته و نیز سرمقاله همان روز مبنی بر اصرار به رئیس محترم جمهوری در خصوص خروج از حاکمیت و سیاه نشان دادن وضعیت کنونی انقلاب و کشور رویکردی نگرانی افزاست.

اگر بیانیه بوش را در کنار این مطالب بگذاریم نگرانی چندبرابر می‌گردد، زیرا در این بیانیه نکاتی دیده می‌شود که بارها توسط رهبران حزب مشارکت به آنها تاکید شده است.

مفاهیمی چون «حاکمیت دوگانه» و بازی با واژه‌هایی چون «انتخابی» و «انتصابی» همراه با تخطئه قانون اساسی و تضعیف فلسفه سیاسی امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی و…. در بیانات و بیانیه بوش، اتفاقی به‌نظر نمی‌رسد. بوش در این بیانیه حمایت خود را از برخی نمایندگان و روزنامه‌نگاران و همچنین از کسانی که در دانشگاه منشاء آشوب‌ها و اختلافات بوده‌اند بی‌پرده اعلام کرده است.

راهپیمایی ۲۸ تیر و واکنش سریع مردم در برابر بیانیه بوش که با سکوت و شگفتی‌آفرینی آن حزب درباره این راهپیمایی، و حتی مخالفت با اعلام حضور چندین میلیونی مردم از طریق اظهاراتی که بعدا بیان شد (نظیر اظهارات آقای مزروعی، نفر دهم در انتخابات کنگره) روبرو بود این نگرانی و شائبه را در پی دارد که گویا حزب مشارکت از مواضع نظام و همگرایی با مردم دست کشیده و نوعی همکاری با دشمن‌ترین دشمنان نظام اسلامی، یعنی آمریکا را پیشه کرده است.

این عدم همراهی حزب شما با مجموعه انقلاب و مردم و رهبری در مواضع برخی رسانه‌های بیگانه بازتاب ویژه‌ای داشته است. و در مطبوعات داخلی نیز منعکس شده است.

جناب آقای محمدرضا خاتمی!

شما در حالی دبیرکل این حزب هستید که افتخار دارید، پدر شما مرحوم آیت‌الله روح‌الله خاتمی، از ستون‌های انقلاب اسلامی بود و رنج‌ها و مرارت‌هایی که برای استقرار نظام اسلامی کشید (آن آیت حق ناظر بر گفتار و موضع‌گیری‌ها و اعمال شماست) بر کسی پوشیده نیست.

برادر جنابعالی رئیس‌جمهور نظام اسلامی است و انصافا مواضع ایشان در همراهی با مواضع نظام و مردم و رهبری آن از جمله همین واکنش به‌هنگام و سریع ایشان در برابر بیانیه رئیس‌جمهور آمریکا قابل تقدیر است.

متاسفانه مواضع شما و حزب‌تان با مواضع رئیس محترم جمهوری به‌قدری فاصله دارد که در افکارعمومی نوعی ایهام همگرایی با آمریکا را نیز نشان می‌دهد. در واقع باید گفت بسیاری از مردم همین نوع موضع‌گیری را موجب جرات بوش در دخالت در امور داخلی ایران و حمایت از برخی عناصر می دانند.

رقابت بین احزاب سیاسی هر کشوری که دارای نظام مردمی است از اصول و قواعد آزادی است ولی هیچ حزب سیاسی نباید اجازه دهد که بیگانگان و دشمنان آن نظام و آن کشور در رقابت احزاب دخالت جانبدارانه نمایند بلکه باید به‌گونه‌ای موضع بگیرد که بیگانگان را مأیوس نماید.

واقعیت این است که در روزهای گذشته و در حالی‌که کنگره حزب شما برگزار می‌شد بدیهی‌ترین مولفه‌های امنیت ملی، وفاق ملی، مبانی نظام جمهوری اسلامی، اصول خط امام خمینی(ره) و همگامی با مردم در بازدارندگی بیگانگان علی‌الظاهر از طرف شما و حزب شما نادیده گرفته شد و این رویکرد برای حزبی که مشهور به حزب حاکم است زیبنده و خوش‌عاقبت نمی‌باشد.

جناب آقای محمدرضا خاتمی!

مواضع آقای آغاجری در نشریه عصر ما و در سخنرانی‌های وی به‌ویژه در همدان و اهواز چیزی نبود که شما از حیثیت خود و خانواده، برای حمایت از او مایه بگذارید.

کسی که دین را افیون توده و حکومت‌ها دانسته است و مردم متدین و مقلد از امام و مراجع محترم تقلید و مجتهدان را با تعبیر زشت میمون‌سان مورد اهانت قرار داده است و آموزه‌های دین را سیاه و عتیقه اعلام نموده و راهکار اساسی اصلاحات را تغییر دین توصیف کرده است و با تذکرات دلسوزانه باز هم در این مواضع اصرار ورزیده و تنها عبارت میمون دانستن مردم مقلد مراجع را گفته که شوخی کردم! چنین کسی چرا باید مورد دفاع شما و ارگان شما و برخی عناصر کلیدی حزب شما قرار گیرد؟ به‌ویژه هنگامی که جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم که متشکل از ۵۰ مجتهد و فقیه بزرگوار اسلام است با مشاهده بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب در حمایت از آقای آغاجری (که عضو مرکزیت آن سازمان است و تایید مواضع ضددینی وی) آن سازمان را فاقد مشروعیت دینی اعلام نموده است و متدینین را از همکاری با آن سازمان بـر حـذر داشته است! آیا صحیح است جنابعانی که دبیرکل حزب مشارکت ایران اسلامی هستید از شما منقول افتد که افتخار می‌کنید عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی باشید!!

آیا حمایت شما از چنین عنصری که به اسلام و اصول و مبانی اسلامی و اصل خردمندانه تقلید «یعنی مراجعه به کارشناس یعنی مجتهد جامع‌الشرایط» و به مردم مسلمان هتاکی کرده و از سازمان متبوع این عنصر، با اساسنامه حزب و با التزام عملی به اسلام و اصل ولایت فقیه عادل و با حیثیت خانوادگی شما می‌خواند یا خیر؟

 ما نگرانیم که این همگرایی به تاثیرپذیری سیاسی و تئوریک از آن عناصر انجامیده و حزب شما را به‌دنبال گروهی اندک و رادیکال بکشاند.

جناب آقای محمدرضا خاتمی!

از سر خیرخواهی می‌گوییم و نمی‌خواهیم نام شما و سرنوشت حزب شما در تاریخ ایران در شمار کسانی و گروه‌هایی قرار گیرد که در مقابل انقلاب و مردم ایستاده‌اند.

از آنجا که هنوز قطعنامه کنگره صادر نشده است با ارسال این نامه دوستانه امیدواریم مراتب ارادت و وفاداری به اسلام و انقلاب اسلامی و قانون اساسی و خط امام خمینی (ره) و مردم طوری گنجانیده شود که وحدت مواضع شما با نظام اسلامی و مردم آشکار باشد و آمریکای سلطه‌طلب و مداخله‌گر را در طمعی که به برخی از اعضا مشخص در آن حزب کرده است ناامید نماید و مورد رضایت مولا امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف قرار گرفته و دعای خیر دو آیت حق و دو روح‌الله که بر گردن همه ما به‌ویژه شما حق ویژه‌ای دارند را سبب شود.

والعاقبه للمتقین

دبیرکل جمعیت مؤتلفه اسلامی

حبیب‌الله عسگراولادی

۳ مرداد ۱۳۸۱

قسمت بعدی
نامه اول محمدرضا خاتمی

نظرتان را بنویسید

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید

فهرست مطالب